بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

توجه : این فایل به صورت فایل ورد (Word) ارائه میگردد و قابل تغییر می باشد


 بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

فهرست مطالب

فصل اول
مقدمه                                     1
بیان مساله                                 5
ضرورت تحقیق                                 5
سوال های تحقیق                                 7
فرضیه های تحقیق                             8
تعریف و مفاهیم و اصطلاحات                         9
پیشینه تحقیق                                13
مقدمه                                     14
تحقیقات جهانی انجام شده                         21
وضعیت مطالعات در جهان                         23
روش تحقیق                                 26
مقدمه                                     27
منابع                                     55

 

مقدمه
انسان در درون خانواده متولد می‌شود، رشد می یابد و بسیاری از امور و مفاهیم را از خانواده می گیرد و همواره با آن سر و كار دارد، بنابراین مهمترین تجربیات انسانی كه اساسی ترین عوامل شكل دهنده شخصیت محسوب می‌شود در درون خانواده شكل می گیرد. خانواده نخستین مدرسه و مهد اصلی تربیت است، كارگاه اصلی الگوسازی است، زمینه ساز تحول و تكامل است. ما هیچ بنیادی را نمی شناسیم كه جنبه سرنوشت سازی و تربیت از خانواده مؤثرتر باشد. كودك درسهای اصلی و اساسی خود را از خانواده می گیرد هر سازندگی یا اشتباهی كه در آن واقع گردد مستقیماً در كودك اثر می گذارد.
خانواده عامل انتقال فرهنگ، تمدن، ادب و سنن است و اهمیت آن همیشگی است و برای دوام و بقای جامعه و تمدن و فرهنگ راهی جز آن وجود ندارد. از لحاظ واحد می یابیم كه خانواده كوچك است ولی از لحاظ اهمیت بسیار مهم و بزرگ است. زیرا هسته اصلی و زیرساز جامعه های بشری است.
خانواده در كودكان دارای دو گونه تأثیر است: وراثتی و محیطی
در بعد وراثت باید گفت كودكان وارث بسیاری از صفات و ویژگیهایی از والدین خویشند، ازجمله: ساخت و اسكلت بندی بدن، مسائل مربوط به جنبه های هوشی و استعدادی، بیماریهای جسمی و روانی، مخصوصاً آنها كه مزمن بوده اند، جنبه های مربوط به فیزیولوژی و وظایف اعضا و قد و رنگ و طول عمر و حتی طاسی سر، ویژگیهای مربوط به خون و ارهاش آن.
در جنبه محیط باید گفت طفل تحت تأثیر محیط داخل رحم و محیط بیرون است. سلامت یا عفونت های رحمی به كودك سرایت كرده و اثرات كشنده ای می تواند داشته باشد. محیط خارج رحمی برای او امری حتمی و اجتناب ناپذیر و حتی غیرقابل انتخاب و نوع تربیت آن تحمیلی و اجباری است. طبیعی است كه كودك در چنین محیطی شكل گیرد و نتواند از جبر محیط لااقل در دوران كودكی رهایی یابد.
افراد یك خانواده، ساخته و پرداخته عوامل محیطی وراثتی هستند و به همین دلیل شخصیت شان شدیداً تحت تأثیر این عوامل است تا حدی كه می توان گفت كودك آئینه‌ای تمام نما از معجون و تركیب شخصیت والدین است. شرایط عادی و یا بحرانهای خانوادگی در او شدیداً اثر گذارده و رشد آنان را تحت نفوذ قرار خواهد داد. (قائمی، 1374)
خانه مكانی است كه شخصیت اولیه انسان در آنجا شكل گرفته و سنتها و الگوها، قوانین و همین طور ضوابط آن، در كودك اثر داشته و برای او می تواند مثبت یا منفی باشد. زمانی بیشتر می توان به اهمیت خانواده واقف شد كه فردی عاری از خانواده بشود و به خاطر مسائلی همچون طلاق، مرگ، و ... از خانواده جدا شود. خانواده می تواند عامل سازندگی یا ویرانی و نابودی اعضا خود مخصوصاً كودكان شود، خانواده می تواند سلامت و شرافت و یا انحرافات و اختلال در فرد ایجاد كند. خانواده همچنین در تذهیب اخلاق، حفظ سلامت جسمی و روانی و تربیت افراد تشكیل دهنده خود مؤثر است، در صورت موجود بودن كانون گرم خانوادگی همراه با سلامت و تربیت صحیح، می تواند عامل پیشرفت و تكامل هر یك از اعضای خود باشد.
بطور كلی می توان اینگونه بیان كرد كه خانواده جایی است كه تعلیم و تربیت همه جانبه كودك در آنجا صورت می گیرد. كودك طی تماسهای روزانه خود با اعضای خانواده با دنیای اطراف خویش آشنایی حاصل می كند و در معرض تجربیات جدید و فراگیری قانونمندی و اصول زندگی می باشد. اكثر متخصصین امور تربیتی، به نقش اساسی والدین در شكل گیری شخصـــیت كودك تأكید ورزیده و خانواده را به عنوان هسته اجتماعی معرفی می كنند. (نجاتی، 1371)
یكی از مهمترین مشكلاتی كه معمولاً نظامهای آموزش و پرورش جهان، با آن روبرو می باشند و به عنوان عمده ترین معضل نظام آموزش محسوب می گردد افت تحصیلی است كه هر سال بگونه های مختلف مقدار قابل توجهی از منابع انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و موجب آثار زیانبار و جبران ناپذیری در حیات فردی و خانوادگی افراد مردود برجای گذارده و نابسامانی های اجتماعی فراوانی نیز به وجود آورده و كارایی و باروری نظامها را با نقصان روبرو می سازد.
با توجه به مهم بودن این مسئله خاص و عام هر یك به دلایلی چند به این مسئله توجه داشته و غالباً از بهای سنگین این ضایعه و یا اتلاف منابع عظیم مالی و انسانی صحبت می كنند و در این میان مجامع علمی و فرهنگی بخصوص دست اندركاران تعلیم و تربیت با تحقیقات و پژوهشهای پر دامنه خود سعی در كاهش انواع افت تحصیلی دارند كه علاوه بر جلوگیری از خسارتهای اقتصادی و مالی باعث تخفیف مشكلات روانی و اجتماعی در سطح خانواده ها و جامعه می گردد و گاهی انتقال میراث فرهنگی جامعه، پرورش استعدادهای دانش‌آموزان و آماده سازی آنان برای شركت فعال در جامعه را سبب می شوند.
امروزه در كشور ما نیز این پدیده به میزان چشمگیری رقم بالایی را به خود اختصاص داده و موجب تلف شدن استعدادهای بالقوه انسانی و توان مالی خانواده‌ها و جامعه می گردد كه شناخت انواع و ابعاد این افت، و تحلیل این مسئله و تجسس در علل بوجود آورنده آن و راههای مقابله با آن یكی از مهم ترین موضوع‌های پژوهشی و تحقیقی نظامهای آموزش و پرورش است. بسیاری از افراد ناتوانی دانش آموز در یادگیری مواد درسی را افت تحصیلی می دانند به نظر می رسد كه این تصور درست نباشد چرا كه ناتوانی كودك در فراگیری دروس ممكن است از نقصان ذهنی و محدودیتهای آن ناشی شود درحالیكه افت تحصیلی به معنای نزول از سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش است.
به منظور تمایز بین این قبیل ناتوانیها و افت تحصیلی ارائه تعریفی از افت تحصیلی لازم و ضروری است. «افت تحصیلی به كاهش عملكرد تحصیلی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب گفته می‌شود» توجه به تعریف فوق نشان می دهد كه مقایسه دو بخش عملكرد تحصیل قبلی و فعلی دانش آموز بهترین شاخص از افت تحصیلی است. (لیامی، نجاریان، مكوندی 1373)
از آنجا كه افت تحصیلی علاوه بر نظام آموزش (هدفها و برنامه های آموزش، مواد درسی، برنامه درسی، وضعیت و نقش معلمان و مدیریت آموزش، روشهای تدریس ...) با فرهنگ و نظام اجتماعی، ساختار سیاسی و نظام خانوادگی هر كشور رابطه تنگاتنگی دارد، محقق را بر آن می دارد تا در تحقیق و پژوهش خود ارزیابی های دقیقی از عوامل خانوادگی مؤثر بر تكرار پایه دانش‌آموزان مقطع راهنمایی داشته باشد.
بیان مسئله
افت تحصیلی را به دو صورت كمی و كیفی طبقه بندی می كنند. افت كمی به صورت نسبت دانش‌آموزانی كه نمی توانند یك دوره آموزشی را بر اساس هدفهای آموزشی آن دوره بگذرانند به كل دانش‌آموزانی كه وارد دوره آموزشی مذكور می شوند تعریف می‌شود. و افت كیفی منظور درصد معینی از دانش‌آموزان هستند كه از عهده گذراندن امتحانهای رسمی برمی آیند اما مهارتها و توانائیهای لازم را آنچنان كه در هدفهای آموزشی و پرورشی پیش بینی شده است، به دست نمی آورند. (شریفی، 1369)
در این تحقیق نیز به مسئله تكرار پایه تحصیلی یا مردودی كه فقط جنبه كمی بازدهی نظام آموزش و پرورش كه در چارچوب نمرات درس دانش‌آموزان است می پردازیم تا با بررسی آماری درصد دانش‌آموزان مردود به نتایجی مثمر ثمر رسیده و آن را مورد استفاده قرار دهیم.
در تعریف مردودی یا تكرار پایه تحصیلی می توان گفت كه «تكرار یك كلاس برای دانش آموزی كه در خلال یك سال تحصیلی در همان كلاس و پایه كه در سال قبل به سر می برده به تحصیل ادامه می دهد و همان كاری را انجام می دهد كه در سال گذشته نیز انجام داده است» (امین فر، 1365)
ضرورت پژوهش
امروزه یكی از مشكلات عمده نظام آموزشی كشور ما پدیده مردود شدن دانش‌آموزان است كه علاوه بر خسارات اقتصادی كه رقم قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد و با توجه به تأثیرات فراوان مردود شدن در حیطه فردی و اجتماعی می توان برخی از علل این پدیده را شناسایی كرده و به دنبال آن با ارائه راه كارهای مناسب با این معضل فردی، اجتماعی مقابله كرد و موجب جلوگیری از هدر رفتن نیروی بالقوه انسانی و مالی گردید.
چاره اندیشی در این زمینه:
1)    موجب جلوگیری از هدر رفتن نتایج مادی و معنوی و نجات انسانهایی است كه پس از شكست تحصیلی زمینه مساعدی برای بزهكاریهای اجتماعی دارند.
2)    جلوگیری از این امر با كاهش تعداد مردودین باعث خواهد شد كه نظام آموزشی بتواند امكانات تحصیلی در اختیار افرادی كه این مردودین جای آنها را اشغال كرده اند قرار دهد.
3)    از تراكم كلاسها كاسته شود و كیفیت آموزشی بهبود یابد.
4)    منابع را در اختیار بهبود برنامه های تربیت معلم و مواد آموزشی، كمك آموزشی و غیره قرار دهد كه ضعف و كمبود آنها عامل اصلی افت تحصیلی و مردودی به شمار می آید.
 
سئوالهای1 پژوهش
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ برای پرسشهای مطروحه زیر است.
1-    آیا بین میزان تحصیلات والدین و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟
2-    آیا بین میزان درآمد والدین و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟
3-    آیا بین عدم روابط صمیمی والدین با فرزندان و مردود شدن آنان رابطه ای وجود دارد؟
4-    آیا بین جداییهای والدین (فوت، طلاق) و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟
5-    آیا بین علاقه و انتظار كمتر والدین به تحصیل فرزندان و مردود شدن آنان رابطه ای وجود دارد؟
6-    آیا بین عدم روابط والدین دانش آموز با معلم دانش آموز و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟
7-    آیا بین مهاجرت و جابه‌جایی خانواده و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟
8-    آیا بین عدم وجود منابع و مواد خواندنی در خانه (كتاب، روزنامه، مجله) و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟
9-    آیا بین عدم آموزشهای درسی و غیر كلاسی (مثل معلم خصوصی و كلاس تقویتی و متفرقه و كمك خانواده) و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟
10-    آیا بین تعداد فرزندان خانواده و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟
11-    آیا بین ترتیب تولد فرزندان و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟
فرضیه های1 پژوهش
فرهنگ وبستر2 فرضیه را چنین تعریف می كند: «فرضیه عبارت است از حالت یا اصلی كه اغلب بی آنكه اعتقادی نسبت به آن موجود باشد، پذیرفته می‌شود تا بتوان از آن نتایج منطقی استخراج كرد، و بدین ترتیب مطابقت آن را با واقعیتهائی كه نزد ما معلوم است یا می توان آنها را معلوم ساخت آزمود.» 0(هومن 1380)
فرضیه های پژوهش به شرح زیر می باشد:
1-    میزان تحصیلات والدین دانش‌آموزان مردود كمتر از تحصیلات والدین دانش‌آموزان عادی است.
2-    میزان درآمد والدین دانش‌آموزان مردود كمتر از درآمد والدین دانش‌آموزان عادی است.
3-    روابط صمیمی والدین با دانش‌آموزان مردود كمتر از روابط صمیمی والدین با دانش‌آموزان عادی است.
4-    میزان جدایی (فوت، طلاق) والدین دانش‌آموزان مردود بیشتر از والدین دانش‌آموزان عادی است.
5-    میزان علاقه و انتظار تحصیل والدین دانش‌آموزان مردود كمتر از والدین دانش‌آموزان عادی است.
6-    میزان روابط والدین با معلم دانش‌آموزان مردود كمتر از روابط والدین با معلم دانش‌آموزان عادی است.
7-    میزان مهاجرت و جابه جایی والدین دانش‌آموزان مردود بیشتر از والدین دانش‌آموزان عادی است.
8-    میزان وجود منابع و مواد خواندنی در خانه (كتاب، روزنامه، مجله) دانش‌آموزان مردود كمتر از منابع موجود در خانه دانش‌آموزان عادی است.
9-    میزان آموزشهای درسی غیر كلاسی (مثل معلم خصوصی و كلاس تقویتی و متفرقه و كمك خانواده) دانش‌آموزان مردود كمتر از دانش‌آموزان عادی است.
10-    میزان جمعیت خانواده دانش‌آموزان مردود بیشتر از جمعیت خانواده دانش‌آموزان عادی است.
11-    فرزندان غیر اول بیشتر از فرزندان اول خانواده مردود می شوند.
تعریف مفاهیم  و اصطلاحات
در اغلب موارد به منظور آنكه رابطه ای كه در فرضیه بیان شده آزمون پذیر باشد، یعنی بتوان آن را از طریق مشاهده و آزمایش آزمود، لازم است متغیرهای مورد مطالعه از شكل انتزاعی و مفهومی خارج و به شكل عملی تعریف شود به بیان دیگر، پژوهشگر متغیرهای مورد مطالعه خود را به صورت عملی تعریف و نامگذاری می كنند (هومن، 1380) در این پژوهش نیز هر یك از متغیرها1 به صورت عملیاتی2 تعریف شده است و در پایان به هر یك از مؤلفه‌ها نمره‌ای داده شده است.
متغیر مستقل3: عوامل خانوادگی (تحصیلات والدین، درآمد والدین روابط والدین با فرزندان، جدایی والدین، توجه و علاقه و انتظار والدین به تحصیل فرزندان، رابطه والدین با معلم دانش آموز، مهاجرت و جابجایی، منابع و مواد خواندنی در خانه، آموزشهای درسی و غیر كلاسی، تعداد خانوار جنسیت)
1-    تحصیلات والدین: منظور از تحصیلات والدین مدركی است كه با تحصیل در مدارس برای آنان صادر شده است.
2-    روابط والدین با فرزندان: سطح طرد كنندگی و تأیید كنندگی: مقصود از والدین طرد كننده به خانواده  هایی اطلاق می‌شود كه در آنها وضع رفتاری والدین موجب می‌شود فرزند از پدر و مادر خود فاصله بگیرد و در نتیجه از خانواده گریزان شود و مقصود از والدین تأیید كننده والدینی است كه با خوشرویی به پیشنهادهای فرزندان خود توجه می كنند و به نظر و عقاید آنها احترام می گذارند و به نیازهای آنها و آرزوهایشان علاقه مند هستند. آنها را به اظهار نظر و ابراز وجود ترغیب می كنند و هرگونه رفتار خوب را مورد تحسین و ستایش قرار می دهند. (انجمن اولیا و مربیان ایران، 1358)
3-    جدایی والدین: طلاق و مرگ والدین
4-    توجه، علاقه و انتظارات: تأثیرگذاری فرد بر دیگران است كه در این تحقیق تأثیرگذاری والدین بر فرزندان و دانش‌آموزان است كه از طریق ابراز علاقه و نگرش مثبت به فرزندان یا دانش‌آموزان است و یا نگرش منفی و عدم توجه و علاقه به خود و كارهای او.
5-    مهاجرت و جابجایی: منظور از مهاجرت و جابه‌جایی تغییر محل سكونت خانواده از شهری به شهری كه دانش آموز در آن تحصیل می كند، است.
6-    منابع و مواد خواندنی در خانه: منظور كتابهای غیردرسی، مجله های مختف، روزنامه و ... می باشد.
7-    آموزشهای درسی غیر كلاسی: منظور آموزشهای درسی غیركلاسی، كلاسهای جبرانی، تقویتی، معلم خصوصی، و كمك خانواده است كه از طرف خانواده برای فرزندانشان تدارك دیده می‌شود.
8-    تعداد خانوار: منظور تعداد افراد خانواده است.
متغیر وابسته : مردود شدن دانش‌آموزان دختر مقطع راهنمایی.
مردود شدن2: مردود شدن به معنای عدم موفقیت دانش‌آموزانی كه در بخشی از یك نظام آموزشی پذیرفته شده اند در دست یابی به معیارها، ملاك هایی كه برای موفقیت آنها در هر سال تحصیلی تعیین گردیده است. در بیشتر نظامهای آموزشی این معیارها و ملاكها هدفهای هر سال تحصیلی را به طور یكسان برای همه دانش‌آموزان یك پایه تحصیلی قرار می دهند. و این عدم موفقیت بر اساس ارزیابی مدرسه از كار دانش‌آموزان در خلال یك سال تحصیلی و یا بر اساس امتحانی كه در پایان سال انجام می گیرد..
متغیر مداخله گر1: یادگیری2 یك صفت نهانی و باطنی است و فقط می توان آن را از روی رفتار فرد استنباط كرد. در اینجا یادگیری با رفتار دانش‌آموزان به صورت كلامی و غیر كلامی از طریق نمره های ثبت شده در كارنامه های تحصیلی فهمیده می‌شود.
متغیر كنترل كننده3: این متغیر توسط آزمایشگر كنترل می‌شود تا اثر آنها با اثر متغیر مستقل آمیخته نشود و هرگونه اثر احتمالی آنها در پدیده مورد مشاهده حذف یا خنثی گردد.
1-    سن4: سن همه آزمودنیهای تقریباً بین 13 سال تا 17 سال كامل قرار گرفته، كه در كلاس سوم راهنمایی مشغول به تحصیل می باشند جهت پژوهش انتخاب گردیده اند
مقدمه
اسلام آیین الهی و مقدسی است كه برای خانواده اهمیت قایل است. و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می شناسد. و بنای آن را بنایی محبوب می داند.
انسان و حیوان تفاوتهای زیادی دارند. از جمله اینكه حجم مغز انسان نسبت به جثه او از تمام حیوانات بیشتر است. در بحث خانواده و زناشویی، بارزترین تفاوت انسان و حیوان وجود خانواده و شبكه خویشاوندی است. انسان از كودكی می آموزد كه دنیا را آن طور ببیند كه خانواده می بیند. عمدتاً افراد خواسته های خود را كم و بیش با معیارهای خانواده می بینند.
نظام تربیتی شامل تمام شیوه هایی است كه والدین با كمك یكدیگر و برای تربیت و نگهداری بچه ها در پیش می گیرند. لذا روابط بین والدین و كودك و نیز روابط خود فرزندان چگونگی جریان رشد فرزند را تأمین می كند. (ثنایی، 1375)
امروزه از عمده ترین مشكلات نظام آموزشی هر كشور پدیده مردودی یا تكرار پایه است. كه در برخی از كشورها میزان آن بسیار چشمگیر است. تكرار پایه موضوعی است كه علاوه بر خسارات اقتصادی بر دولت و دانش‌آموزان مردودی و خانواده هایشان، تأثیر روان شناختی خاص بر مردودشوندگان می گذارد و به تبع آن علاوه بر اتلاف نیروی انسانی و استعدادهای بالقوه، خسارتهای مالی چشم گیری در سطح جامعه بر جای می گذارد.
با توجه به مهم بودن مسئله، تحقیقات فراوانی از سوی مجامع بین المللی، دولتها و مؤسسات آموزشی و غیره انجام می گیرد كه نتایج بیشتر تحقیقات نشان می دهد كه برخی از این علت ها با ویژگی های دانش‌آموزان و خانواده شان ارتباط دارند. برخی دیگر به آموزشگاه و آموزگار و شرایط یاددهی و یادگیری مربوط می شوند و برخی هم در زمینه سیاست اجرایی و نظام آموزشی هستند.
این یافته ها و نتایج تحقیقات برنامه ریزان و سیاست گذاران را بر آن می دارد تا در كشور خود به این موضوع پرداخته و روز به روز در كاهش این پدیده ناگوار فردی و اجتماعی گام بردارند.
عوامل ایجاد كننده افت تحصیلی و تكرار پایه
بیشتر صاحب نظران علوم تربیتی در یك جمع بندی كلی عوامل ایجاد كننده افت تحصیلی را به دو طبقه كلی یعنی عوامل داخلی یا درون سازمانی و عوامل خارجی یا بیرون سازمانی تقسیم می كنند. كه علل داخلی ناظر بر آموزشگاه به (آموزگار، مواد درسی، برنامه درسی، شرایط یاددهی و یادگیری و ...) اشاره می كند و علل خارجی به بیرون از آموزشگاه از قبیل خانواده و عوامل خانوادگی (درآمد والدین، شغل والدین، تحصیل والدین و ...) محیط و اجتماع و عوامل فردی (هوش و میل و انگیزه، هیجان و عــواطف و ..) اشاره دارد.
روشهای تدریس یكی از عناصر جدایی ناپذیر فرایند آموزش و پرورش است كه باید در بررسی و مطالعه افت كمی و كیفی تحصیلی مورد توجه قرار گیرد. تدریس را نباید وسیله ای برای انتقال دانش از ذهن معلم یا محتوای كتاب به ذهن دانش آموز تلقی كرد. بلكه مراد از تدریس، فراهم كردن شرایط مناسبی است كه دانش آموز تحت آن شرایط به یادگیری بپردازد و روش آموختن اكتشاف و تفكر علمی را فرا گیرد. معلمان به جای انباشتن ذهن شاگردان از اطلاعات و دانش هایی كه همواره در حال تغییر و تحولند باید به دانش‌آموزان چگونه آموختن را بیاموزند. (شریفی 1369)
هدف اساسی نظام آموزش و پرورش آن است كه شرایط و امكانات لازم را برای یادگیری و رشد همه جانبه كودكان و دانش‌آموزان فراهم كند. نخستین شرط تحقق این هدف آن است كه فضای آموزشی، كتابها، مواد درسی، برنامه و دیگر امكانات آموزشی با نیازهای دانش‌آموزان هماهنگ باشد.
افراد نه تنها از نظر ویژگیهای بدنی متفاوتند بلكه از نظر بسیاری از خصایص شخصیتی مانند هوش، استعدادهای مختلف، علایق، نگرش ها، توانائیها، احساسات، نحوه سازگاری با شرایط محیطی و ... نیز با هم تفاوت دارند. (همان)

 

ازجمله علل و عوامل آموزشی می توان به:
1)    تراكم برنامه های درسی
2)    عدم برنامه ریزی تحصیلی مناسب
3)    عدم وجود معلمان كافی و شایسته
4)    عدم انطباق هدف و محتوی آموزشی با علایق دانش‌آموزان
5)    نامناسب بودن روشهای آموزشی
6)    ارزیابی های نادرست از عملكرد دانش‌آموزان
7)    كمبود فضاهای آموزشی
8)    حفظ طوطی وار مطالب جزیی و كم اهمیت
9)    عدم ارتباط بین مطالب درسی و تجارب واقعی زندگی اشاره كرد. (لیامی، نجاریان، مكوندی 1373)


ازجمله علل و عوامل مؤثر دیگر در یادگیری و در افت تحصیلی می توان به عوامل فردی و مشكلات خانوادگی اشاره كرد. عوامل فردی را می توان به دو دسته «روانی» و فیزیولوژیكی تقسیم كرد. و ازجمله علل فردی كه در افت تحصیلی مؤثر است، می توان به هوش، رابطه معلم و دانش آموز، میل و انگیزه دانش آموز و آشفتگی و مشكلات عاطفی و هیجانی و ... اشاره كرد. مشكلات خانوادگی را می توان یكی از مهمترین علل افت تحصیلی دانست. عوامل عدیده‌ای در ارتباط با خانواده دانش‌آموزان می تواند موجب افت تحصیلی آنان شود كه اهم آن به قرار زیر است:
1-    روابط و نظام ارزشی:‌ شاید بتوان گفت مهمترین عامل مؤثر در شكل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل، خانواده است. اینكه والدین با دانش آموز و درس و تحصیل او چگونه برخورد می كنند و در الگوهای تربیتی خود برای چه نوع رفتارهایی ارزش قایل می شوند، یكی از اجزای اساسی در شكل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل است. در بعضی از خانواده‌ها رسم بر این است كه والدین به طور كلامی به كودك توصیه می كنند كه درس بخواند، اما هیچ گاه عملاً رفتار درس خواندن كودك را تقویت نكرده، بر آن ارزش عملی قایل نمی‌شوند.
2-    اشتغال كودكان: یكی از عوامل منفی خانوادگی كه همواره منشاء انحراف توجه كودك از تحصیل می گردد، جابجایی وظایف والدین و فرزندان است. به این ترتیب كه كودكان در سنی به كار و اشتغال می پردازند كه معمولاً از آنها انتظار می رود در آن مقطع بیشتر به نقشهای مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند. عدم تأمین نیازهای مالی و نیاز نیروی كار كودك از دلایل عمده اشتغال كودكان در سنین پایین است كه در این زمینه صرف وقت، نیروی بسیار در اشتغال، باعث افت تحصیلی آنان می‌شود. مسئله اشتغال كودكان و نقش آن در افت تحصیلی، در خانواده های طبقه اجتماعی – اقتصادی پایین و بویژه محیطهای روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است.
3-    فقدان والد (یا والدین): عدم وجود هر یك از والدین به دلیل مختلف می تواند تأثیر ژرف و ناگواری به تحصیل كودكان داشته باشد و فقدان والد علاوه بر آثار منفی رفتاری و عاطفی كودكان حتی در صورتی كه محیط اصلاح شده باشد و كودكان تنها مجبور به انجام برخی وظایف والدین باشند، ممكن است موجب افت تحصیلی گردد. در صورتی كه كودك در اثر فقدان والدین (به دلیل مرگ و جدایی هر دو یا هر دلیل دیگری) ضربه روانی دیده باشد افسردگی، اضطراب، بی علاقگی و آشفتگیهای هیجانی به دنبال خواهد داشت كه هر یك به نوبه خود می تواند عاملی برای افت تحصیلی دانش آموز باشد. این جنبه از تأثیر فقدان والدین یا والد بر افت تحصیلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
4-    بیسوادی والدین: والدین با سواد علاوه بر نقش كمك رسانی و آموزشی فرزندان خود، الگوی منسجمی از یك فرد باسواد نیز هستند. سواد والدین در تحصیل فرزندان نقش دو جانبه ای دارد. از یك سو برای آنها جنبه كمك آموزشی دارد و از سوی دیگر انگیزه ای برای درس خواندن آنها می‌شود. اما بی سوادی والدین نیز آسیب دوجانبه ای دارد. این قبیل والدین نه تنها از نظر تحصیلی كمكی به فرزندان خود نمی كنند، بلكه یك الگوی تقلیدی نامناسب نیز برای فرزندان خود هستند.
5-    غفلت والدین نسبت به نیازهای كودك: بی توجهی نسبت به نیازهای كودكان در زمره مخرب ترین عوامل مؤثر در پرورش كودك بطور اعم و در تحصیل كودك بطور اخص است. عدم تأمین نیازهای كودك، چه نیازهای اولیه مثل خوراك و پوشاك و چه نیازهای ثانویه مثل امنیت، تعلق و احترام ضربه شدیدی بر جسم و روح كودك وارد می كند. این ضربه می تواند زندگی كودك را شدیداً تحت تأثیر قرار دهد و موجب تضعیف عملكرد تحصیلی گردد. گاهی اوقات به دنبال رویدادها و اتفاقاتی كه در خانواده به وقوع می پیوندد، نیازهای كودكان مورد غفلت قرار می گیرد و والدین از تأمین آنها باز می مانند. از این رو كودكان این خانواده ها به یكباره كاهشی در عملكرد كلی خود و به خصوص عملكرد تحصیلی نشان می دهند.
6-    فقر و محرومیت اقتصادی: یكی از مهمترین عوامل مؤثر در افت تحصیلی دانش‌آموزان، عدم تأمین حداقل نیاز اقتصادی است. محرومیت اقتصادی خانواده از جهات مختلف بر افت تحصیلی كودكان و نوجوانان دانش آموز تأثیر می گذارد و رویهم رفته بیشترین درصد دانش‌آموزان ناموفق را كسانی تشكیل می دهند كه مشاغل پدرانشان در سطح پایین اقتصادی و اجتماعی قرار دارد.
7-    كمبود وسایل كمك آموزشی و رسانه های گروهی: امروزه نقش وسایل كمك آموزشی و رسانه های گروهی در آموزش و پرورش بسیار حائز اهمیت است و فقدان آن مانع پیشرفت تحصیلی كودك می گردد. از آنجا كه شاخص های پیشرفت تحصیلی به موازات وسعت یافتن امكانات آموزشی و به تبع آن انتظارات اولیای مدرسه و نظام آموزشی، رشد پیدا كرده است، لازم است كه توانایی یادگیری كودك نیز در كنار این امكانات همگام با سایر دانش‌آموزان بالاتر رود. در غیر این صورت كودكی كه از امكانات كمك آموزشی و رسانه های گروهی بهره مند است از هر لحاظ به كودكی كه فاقد این امكانات است پیشی می گیرد. و كودكی كه از این وسایل بی بهره است، در زمره دانش‌آموزان دچار افت تحصیلی می گردد. هرچند میزان و كیفیت مطالعه وی تغییر نكرده باشد به عبارت دیگر بدون توجه به قابل دسترس بودن یا نبودن این امكانات، استانداردهای تحصیل بر حسب امكانات موجود یكسان است.
8-    مهاجرت و انتقال: جابه‌جایی از محیطی آشنا به محیطی ناآشنا اغلب تعادل عاطفی و هیجانی كودك را برهم می زند. مهاجرت متضمن رها كردن برخی علایق، دوستیها، تعلقات و وابستگیهاست. اموری كه در دست كشیدن از آنها بسیار فشارآور است و در صورتی كه تدابیری جبرانی اندیشیده نشود، ممكن است، منبع آسیب های روانی و اجتماعی وسیعی گردد. مهاجرت مستلزم این است كه كودك مدرسه ای را ترك و در مدرسه ای دیگر شروع به تحصیل نماید. علاوه بر این خود را با سرفصلهای زمان بندی شده درسی مدرسه و مكان جدید هماهنگ كند، لازم است كودك بسیاری از عادات خود را یكباره ترك كند و خیلی سریع مجموعه عادات دیگری برگزیند. این تحول یكباره حائز فشارهای روانی شدیدی است كه تحمل آن گاهی اوقات حتی برای یك بزرگسال مشكل است در جریان جنگ تحمیلی و مهاجرت مردم استانهای جنگ زده به سایر نقاط كشور این مسئله بخوبی قابل مشاهده و پیگیری بود و تأثیرات مهم آن بر وضعیت دانش‌آموزان مهاجر آشكار بوده و هست.
9-    عوامل منطقه ای و محلی: در مناطق خاص از كشور ممكن است مشكلات منطقه ای وجود داشته باشد كه در افت تحصیلی اثر بگذارد و ازجمله این عوامل منطقه ای كه در روند تحصیل دانش‌آموزان تأثیر بسیار زیاد به جا می گذارد، مسئله تفاوت زبان محلی با زبان جامعه است. دو زبانه بودن1 یكی از عوامل بسیار مهم در افت تحصیلی كودكان است كه بی شك معلمان ورزیده و آگاه بیش از هر فرد دیگر با آن آشنایی دارند. (لیامی و دیگران 1373)

 

تحقیقات جهانی انجام شده در این زمینه
در گزارشی كه توسط یونسكو منتشر شده است، تكرار پایه در همه سطح های آموزشی رخ می دهد. بیشترین بررسی ها به سطح ابتدایی پرداخته اند، زیرا نسبت تكراركنندگان در آفریقا، آمریكای لاتین و آسیا بیش از یك پنجم جمعیت دانش آموزی است.2
میزان تكرار پایه گزارش شده در آسیا و امریكای لاتین كمتر است. در آمریكای مركزی و آسیای جنوبی، همانند كشورهای آفریقایی، جنسیت رابطه یكدستی با تكرار پایه ندارد. هرچند كه احتمال ترك تحصیل دختران به طور معمول و به ویژه در پایه های نخستین بیشتر است. (همان مجله)
در گزارشی كه یونسكو (1991) اعلام كرده در میان منطقه های گوناگون، كشورهای آفریقایی بیشترین میزان تكرار پایه گزارش شده در دو سطح دبستانی و دبیرستانی را دارند. میزان گزارش شده برای كشورهای آفریقایی بیشترین میزان تكرار پایه گزارش شده در دو سطح دبستانی و دبیرستانی را دارند. میزان گزارش شده برای كشورهای آفریقایی در سطح دبستانی بیش از كشورهای شرق آسیا و خاورمیانه و نزدیك به میزان برآورد شده برای فقیرترین كشورهای آمریكای لاتین است.
در پژوهشی كه هوسن (1967) در انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در درس ریاضیات انجام داد، یك رابطه مثبت بین پیشرفت تحصیلی با وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده دیده شد.1 (رئیس دانا)
در پژوهشی دیگر از عوامل متعدد و ممكن تعیین كننده وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده، ساده ترین آن یعنی شغل پدر به عنوان شاخص اصلی تعیین كننده وضعیت اجتماعی - اقتصادی به علاوه تعداد سالهای تحصیل پدر و مادر به عنوان شاخصهای دیگر در كنار شاخص اصلی تعیین گردید. در دو مطالعه درس علوم در سالهای 1971-1970 و 1984-1983 در گروه سنی 14 سال نشان داد كه به استثنای كشور تایلند ضرایب همبستگی میان پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان در درس علوم و وضعیت شغلی پدر آنها از یك سو و میزان تحصیلات پدر و مادر، به طور مجزا از سوی دیگر، همه مثبت و معنادار است2. (كیوز 1992)
در پژوهشی دیگر كه میانه ضرایب همبستگی محاسبه شده بین شاخصهای تعیین كننده وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده و پیشرفت تحصیلی در سه درس علوم، ادبیات و درس خواندن ارائه شده است.
شاخصهای تعیین كننده وضعیت اقتصادی اجتماعی، شغل پدر و میزان تحصیلات پدر و مادر بوده است. مقادیر ضرایب بدست آمده در درس خواندن بزرگتر از ضرایب مربوط به درس علوم و ادبیات بوده است. به عبارت دیگر ارتباط میان پیشرفت تحصیلی با وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده در درس خواندن قوی تر از دو درس دیگر بوده است. بعلاوه میزان همبستگی پیشرفت تحصیلی در كلیه موارد، با شغل پدر قوی تر از همبستگی با تحصیلات پدر و مادر بوده است1. (ثورندایك 1973)
وضعیت مطالعات در ایران
تحقیقی كه در سال 1365 برای برآورد خسارتهای اقتصادی ناشی از شكست تحصیلی در جامعه ایران انجام گرفت نشان داده شد كه خسارتها در سه گروه یعنی هزینه های تحمیل شده به دولت، هزینه های تحمیل شده بر خانواده ها و خسارتهای وارده به دانش آموز شكست خورده طبقه بندی می‌شود. تعداد دانش‌آموزان مردود در سال تحصیلی 66-65 معادل 494/214/2 نفر بوده كه نتایج محاسبات نشان می دهد خسارت اقتصادی ناشی از شكست تحصیلی در آن سال برای دولت و خانواده های دانش‌آموزان مردود چیزی معادل 9/6 میلیارد ریال بوده است كه این رقم معادل 26/1 برابر 489 میلیارد ریالی است كه درسال 65 صرف اداره مؤسسات آموزش كشور شده است2 (نفیسی، 1365)
در تحقیقی كه در فاصله سالهای 1365 تا 1371 انجام گرفت نشان داده شد كه نرخ تكرار پایه به تدریج طی این دوره كاهش یافته و از 5/20 درصد در سال 1365 به 2/15 درصد در سال 1371 كاهش یافته است و میزان كاهش در سال 1371 نسبت به سال 1369 بیش از دو برابر كاهش مشاهده شده، در فاصله سالهای 65 تا 69 است. این كاهش بر خلاف روند گذشته كه در هر دو سال بر تعداد مردودان بین 240 تا 300 هزار نفر اضافه می شد در سال 1371 از تعداد مردودان حدود 260 هزار نفر نسبت به سال 1369 كاسته شده است. برای نشان دادن اهمیت این پدیده یادآوری می‌شود كه اگر قرار بود در سال 1371 به نسبت 1369 تكرار پایه اتفاق می افتاد. تعداد مردودان به 02/3 میلیون نفر یعنی 584 هزار نفر بیش از تعداد مشاهده شده میزان این افزایش خسارت بالغ بر 371 میلیارد ریال می‌شود1. (نفیسی 1371)
عیاری (1375) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافته است كه دانش‌آموزان مردود بیشتر از خانواده هایی هستند كه پدرانشان از تحصیلات كمتری برخوردارند و یا بی سوادند.
دانش پژوه (1373) در پژوهش خود نشان داد كه بین تحصیلات والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد، در دوره دبیرستان میزان این همبستگی كمتر از دوره راهنمایی است.
سلیمانیان (1375) نشان داد بین پیشرفت تحصیلی و ساخت و ارتباط متقابل اعضای خانواده، شغل پدر و مادر، تحصیلات پدر و مادر رابطه معنی دار وجود دارد.
كاویانی (1374) نشان داد تحصیلات پدر و مادر در انتخاب نظام ارزشی نوجوانان تأثیر دارد.
سمواتیان (1373) نشان داد بین فشارهای روانی حاصل از وضعیت اقتصادی خانواده، وضعیت عاطفی خانواده، و روابط والدین با یكدیگر با افت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.
دانش پژوه (1373) در پژوهش خود نشان داد در مورد عوامل مؤثر در پیشرفت دانش‌آموزان ممتاز كشور، به اعتقاد آزمودنیها بین دانش‌آموزان و پدر و مادرانشان رابطه كاملاً دوستانه ای وجود دارد.
 لاجوردی (1367) در پژوهشی به این نتایج دست یافت كه:
1-    اثر طلاق در سنین پایین (12-8 سال) بیشتر است تا سنین بالاتر
2-    طلاق برروی وضع تحصیلی (ترك تحصیل و مردود شدن) كودكان اثر مستقیم دارد.
3-    تأثیر سوء برروی روابط اجتماعی فرزند (از جهت محیط مدرسه، ارتباط با مسئولین مدرسه، ارتباط با دوستان)...

 


منابع
1-    امین فر، مرتضی. (1365). علل و عوامل افت تحصیلی و چگونگی آن. فصلنامه تعلیم و تربیت. شماره 7 و 8
2-    آیزمن، تاماس اون یونسكو (1997). راهبردهایی برای كاهش تكرار پایه، ترجمه محمدی، منصورعلی، پژوهشگر تعلیم و تربیت
3-    ثنایی، باقر. (1375). ازدواج و پرتگاههای آن. مجله پژوهشهای تربیتی. شماره 4
4-    دانش پژوه، زهرا. (1373). ویژگی دانش‌آموزان ممتاز و عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی آنان در مناطق نوزده گانه تهران، پژوهشنامه آموزشی شماره 18. فصلنامه خبری آموزش و پرورش

لینک کمکی